کار و کاسبی

تو کف بازیه کامپیوتر بودم ، داشتم حیوونامو وارسی میکردم که ناگهون گاوم ما ما کرد ! حالا توی اون لحظه بود که دیدم معاون بداخلاقه واساده بالا سرم ، مثل چماق ، مثل برج زهر مار ، مثل عزرائیل ، از بدشانسی یهو همون وسط مسطا مرغمم تخم گذاشت  تو بمیری این بدبیاری از اون بدبیاری ها بودا ! با طعنه گفت : طویله درست کردین خانوم خانوما ؟ منم گفتم : یعنی چی آخه ! مگه این سر و صداها فقط مال طویله اس خب کامپیوترم داره از اینا ! ....... یعنی این توجیه توی اون شرایط حساس و بحرانی و اغتشاشی ، بهترین توجیه ممکن بود خداوکیلی ، اصلن امکانش نبود بازی کردنم رو توی محل کار راست و ریست کنم دلیل محکمه پسند براش بیارم ! ......... مرررگ ! توی عالمه دست پاچگی که باشه شمام بودین همینو میگفتین ... ولی راستشو بخوایین من اگه جای معاونمون بودم که میدونستم چطور کارمندامو ادب کنم ! با ناز و نوازش خرکی ...................... والا  خب حالا اومده بود ساعت جلسه رو بهم یادآوری کنه ! اوففففففففف حالشو نداشتم 2 ساعت بشینم یا فک بزنم یا زل بزنم به فک زدنها ! من اون موقع دلم میخواست کش تنبونو بفرستم برام خوراکی بخره آخه ! هییییییییی  

 

نتیجه اخلاقی : یه گندی زدم توی پک و پرونده های شرکت ، امروز ، که فقط یکی خودم بلده درستش کنه یکی هم کله خر