دست نزن جیززه !

 

یادتونه یه بار گفتم اتو کردن بلد نیستم ؟ بعد یه بار هیچی شلواره صاف و صوف نداشتم رفتم شلواره سعید رو از توی کمدش کش رفتم ؟ حالا دیروز مجبور شدم شلوارمو اتو کنم چون دیگه سعید که دوماد شده رفته خونه بخت   شلواراش دم دستم نبود ... شلوارمو رو میز پهن کردم اتو رو زدم تو برق منتظر شدم که داغ بشه ! ۵ دقیقه شد ، نیم ساعت شد ، هر چی شعره کودکستانم یادم مونده بود خوندم ، هرچی سوره های قرآنیه کوچیک بلد بودم خوندم ، مثنوی هفتاد من خوندم ، ولی داغ نشد  شاهنامه خوندم ، فردا صبح شد ، دو روز بعد اومد ، اما داغ نشد که نشد ! یهو چشمم به درجه اش افتاد فهمیدم که درجه اش تنظیم نیست پیچوندمش تااااااا اینور ایکی ثانیه داغ شد حالا هرچی سعی کردمو جد و جهد به خرج دادم شلوارم صاف نمیشد منم نیست خییییییییییییلی عسلم هیچم غر غر نمیکردم ، سوت زنان اتو میزدمو قربون صدقه قد و بالای اتوئه میرفتم یهو دیدم مامان اومده توی سالن بهم میخنده میگه : دختره غرغرو تو چطور میخوای یه زندگی اداره کنی وقتی از پس اتو کردن بر نمیای ؟ .... من قبول ندارم مامان هم بود مامانای قدیم لااقل به دختراشون که نمیخندیدن یا مسخره اش نمیکردن که چیزی بلد نیست چیششششش .... مرگه من بگین کی اتو رو اختراع کرد ؟ ها ؟ کی ؟ نشونم بدین برم با همین دو تا پاچه شلوارم خفه اش کنم ! حواسم به خندیدنه مامان بود و حرص میخوردم که یهو دیدم اتو به یکی از پاچه هام چسبید ! حیف شلوار نازنینم ، انگاری همه غمهای دنیا ریخت تو دلم از غصه چشمم کباب شد

نتیجه اخلاقی : تا حالا هر چی رو دیدیم گفتن سرطانزاست ، از سوسیس و کالباس گرفته (البته زیادی خوردنش ) تااااااااااا جوش شیرین و ته دیگ سوخته (آخ میمیرم براش) ، یه پدر بیامرزی نیست بیاد بگه اتو سرطانزاست ؟

                                                                           

گوش کنین

ای آنکه به جز تو هوایی به سرم نیست
کسی در نظرم نیست
جز یاد عزیزت . جز یاد عزیزت . کسی همسفرم نیست
مرا یار دگر نیست
قدر تو و احساس تو رو کسی نفهمید
دلت از همه رنجید
از عالم و آدم همه جا رنگ و ریا دید
دلت از همه رنجید
من مثل تو از دست همه رنج کشیدم
به جز غصه ندیدم
یک جرعه وفا از لب دریا طلبیدم
لب تشنه دویدم
ای تو نایاب . گوهر ناب
راز مخمل . ترمه خواب
ای توهمدل . ای تو همدرد
عاقبت عشق از تو گل کرد
عاشقم من . عاشق تو
ای تو تنها خوب دنیا
با تو دارم گفتنیها
ای وفادار . نازنین یار
ای نشسته بر دلت خار
ای بریده از من و ما
از گذشته مانده تنها
عاشقم من . عاشق تو
ای تو تنها خوب دنیا
با تو دارم گفتنیها
ای آنکه به جز تو هوایی به سرم نیست
کسی در نظرم نیست
جز یاد عزیزت . جز یاد عزیزت . کسی همسفرم نیست
مرا یار دگر نیست