آی کیف میده لالا

 

                                                       

میدونین چی برام مرگه ؟ از خواب بیدار شدن .. من اگه خوابیدم دیگه بیدار کردنم کار پدر حضرت فیله ! اولش که ملت کلی مکافات میکشن تا بیدار شم حالا که چشمامو باز کردم تنبلیم میاد پاشم هی میگم خب خب ، بیدارم ، اینجوری گولشون میزنم ... اگه ساعت کوک کنم بازم فرقی نمیکنه ، خاموشش میکنم میگیرم می خوابم . بعضی وقتا ساعتمو بالا تختم نمیذارم ، میذارم روی میز توالتم که واسه خاموش کردنش مجبور بشم راه برم تا خواب از سرم بپره ولی بااااز هم فایده نداره ! چون متوجه صداش نمیشم (همش به خاطر شش قدم فاصله تا صدا) اما بقیه بیدار میشن و من همچنان در خواب ! یهو میبینم یکی پشت در اتاق صدام میزنه ، اما محل نمیدم !! بعد میبینم بابا بالا سرمه ! میگه : پاشو بابا خواب نمونی .. میگم باشه همینجوری که یه چشمم بسته یه چشمم نیمه بازه بابا رو میپام که از اتاقم بره بیرون ، اونوخ دوباره چشمامو میبندم .. هی خواب دم صبح و هی کیفمولک و اینا ، یهو دوباره بابا میاد میگه : پاشو که دیرت شده .. ایندفعه میشینم وسط رختخواب ، بابا دیگه مطمئن میشه که پا شدمو میره بیرون ، همینکه رفت دوباره سرمو میذارم رو بالش و لالا ... دیگه ایندفعه بابا میاد با خوشروییه تمام با خونسردیه کامل با آرامش و بدون عصبانیت داد میزنه : بلند میشی یا نه ؟  ( با ملایمتا ) اینجاست که سر از رو بالش بر نداشته وسط اتاق ایستادم ... باور کنین این کاره هر روزمه ! این روزا که دیگه تنبل تر شدم هر روز دیر میرسم شرکت ، توی پارکینگ یه آرایش سرسری میکنم  جورابمو توی ماشین میپوشم ، موبایلمو توی شرکت روشن میکنم و تا میرسم توی دفتر ، کش تنبونو گیر میارم و سفارش هله هوله میدم .. دیگه کش تنبون این روزا تکلیفشو میدونه ! امروز صبح همینکه رفتم توی اتاقم ، کش تنبون اومده میگه : برم سوپری ؟ میگم نه ! مال دیروز هنوز مونده ، بعد میبینم روی یه تیکه کاغذ چیزی می نویسه ! میگم : چی می نویسی ؟ میگه : یادداشت کرده بودم براتون شیر کاکائو و توئیکس بخرم که حالا میگین نمیخوام منم خط زدم

نتیجه اخلاقی : من دلم میخواد براتون آهنگ بذارم این چه سرنوشتی بود که نصیب منو گیگیلی شد آخه